loading...
دوست داران خوانندگان وموسیقی

daniyal بازدید : 60 پنجشنبه 28 دی 1391 نظرات (2)

زندگی نامه ی گوگوش:

شاه ماهی موسیقی ایران بی شک کسی جز گوگوش نیست کسی که به خاطر سکوت بیست و دو ساله اش مورد توجه همگان بویژه هنرمندان و نویسندگان بوده و علاوه بر نوشتن کتابهایی در مورد او و زندگیش و ساختن فیلم ، بسیاری از ترانه های او نیز بازسازی شده و توسط خوانندگان زیادی مجددا اجرا شده است مثل ابی ، مارتیک ، هاتف ، نوش آفرین ، شهرزاد سپاهانلو و... حتی « گنایا کوبی » خواننده سوئدی نیز ترانه « صدای پا » را به فارسی اجرا کرده است و شهبال شب پره برای « گروه سیلوت » ترانه ای با نام « پلی به گذشته ها » در مورد گوگوش ساخته است . همه این توجهات مرهون شناختی است که در طول سالهای سکوت ، دیگران نسبت به گوگوش و کارهای او پیدا کرده اند. فائقه آتشین ملقب به گوگوش در 18 بهمن 1329 در خیابان سرچشمه تهران از پدر و مادر آذربایجانی که از مهاجران آذربایجان شوروی سابق بودند متولد شد. نام فائقه را بر وزن نام مادرش فائزه برای اوانتخاب کردند. در سن دو سالگی پدر و مادرش از هم جدا شدند.گوگوش یک برادر تنی کوچکتر داشت که در سن 24 سالگی براثر رماتیسم قلبی درگذشت و سه برادر ناتنی ازپدرش و یک برادر و یک خواهر ناتنی از مادرش که بعد از جدایی با یک مردکلیمی ازدواج کرده بود دارد. درهمسایگی آنها یک خانواده ارمنی زندگی می کردندکه او را ازکودکی با نام گوگوش صدا می زدند و با اینکه گوگوش معمولا اسم مرد ارمنی است اما این اسم برای همیشه ماندگار شد و بعدها که اوکار هنری را شروع کرد همین اسم را روی خودش گذاشت. پدر او صابرآتشین درکار نمایش بود و در آن سالها در سقاخانه ها برنامه اجرا می کرد در سالهای کودکی گوگوش همراه پدرش به محل کار او می رفت وتا سه سالگی همکار پدرش در عملیات آکروباتیک روی صحنه بود و در سه سالگی با شیرین زبانی و استعداد زیاد نشان دادکه چگونه می تواند کارآوازه خوانان و رقصندگان حرفه ای را تقلیدکند وکم کم در برنامه های پدرش نقش اصلی را پیدا کرد و دو برابر پدرش دستمزد می گرفت.گوگوش در سن 8 سالگی کارخوانندگی را در برنامه های صبح جمعه رادیو ایران شروع کرد پس از آن در سنین نوجوانی شروع به اجرای برنامه درکاباره های بزرگ تهران کرد. اولین کاری که به طور مستقل اجرا کرد ترانه قصه وفا ساخته پرویزمقصدی بود. دراوخر دهه 50 همراه باگسترش استفاده از تلویزیون و برنامه های موسیقی و رقص ، این دستگاه ارتباطی جدید فضای جدیدی برای هنرنمایی های گوگوش بوجود آورد و او از این طریق توانست به مشهورترین خواننده آن دوران تبدیل شود. دامنه شهرت گوگوش و محبوبیت او خیلی سریع از مرزهای ایران فراتر رفت و درکشورهای فارسی زبان دیگر مثل افغانستان و تاجیکستان محبوبیت زیادی پیدا کرد. برای خیلی از علاقمندان و مردم در این کشورها گوگوش یکی از برجسته ترین سمبل های هنرایرانی و هنرمندی بودکه راه را برای شناسائی دیگران بازکرد. در دوران پربار اما کوتاه فعالیت های حرفه ای گوگوش درعرصه موسیقی پاپ در ایران او با ترانه سرایان و آهنگسازان متعددی همکاری کرده است که اکثرآنها شاید بهترین آثارخود را به زبان گوگوش و با کمک خلاقیت و توانائی های ویژه او توانستند به آهنگ های به یادماندنی تبدیل کنند. واروژان ، پرویزمقصدی ، جهانبخش پازوکی ، حسن شمائی زاده ، شهریارقنبری و ایرج جنتی عطائی هریک دوره ای کوتاه یا بلند اما بسیار موفق از همکاری با گوگوش را تجربه کرده اند. از یادگارهای گوگوش برای دختران ایرانی شلوار پسرانه و موی کوتاه پسرانه معروف به موی گوگوشی بود.گوگوش بعد از انقلاب ازصحنه هنر دور شد و با وجود همه فشارها و شایعات ازایران خارج نشد و حتی یکبار نیز که برای دیدن فرزندش کامبیزقربانی از ایران خارج شده بود مجددا به ایران بازگشت تا اینکه در سال 1379 بعد از22 سال سکوت ، اولین کنسرت خود را در ترنتوی کانادا به روی صحنه برد و با آلبوم زرتشت شعری از نصرت فرزانه و آهنگی از خود گوگوش وگیتار بابک امینی به عالم هنر بازگشت.

daniyal بازدید : 27 پنجشنبه 28 دی 1391 نظرات (0)

زندگی نامه ی سیاوش قمیشی:

متنی که در ذیل مشاهده می کنید کامل ترین زندگی نامه سیاوش قمیشی است که ( تا بحال ) با مطالعه ی گفته ها ، مدارک و شواهد موجود نوشته و برای شما دوستان عزیز و گرامی تنظیم شده است.سیاوش قمیشی متولد 21 خرداد ماه 1324 هجری شمسی برابر با 11 june سال 1945 میلادی صادره از اهواز به شماره ی شناسنامه ی 173 می باشد . پدرش مصطفی قمیشی در شهر دزفول و در روستایی به نام « قمیش » زندگی می کرده است و اصلا متعلق به همانجا می باشد ؛ اکنون فوت شده و در آرامگاه شاه عبدالعظیم در شهر تهران آرمیده است . رود دز از میان شهرستان دزفول می گذرد . در قدیم برای آب رسانی در شهر دزفول در زیر زمین تونل هایی حفر میشد که آب را به تمام نقاط شهر می رساند . در محل های مخصوصی زمین را حفر می کردند تا به این تونل برسند که به این محل ها قمیش ( قمش ) می گفتند . این قمیش ها تا دهه چهل خورشیدی مورد استفاده مردم برای نوشیدن ، شستشو و ... بوده است و پس از آن به علت گسترش لوله کشی مسدود و در حال حاضر آبی در آنها جاری نمی باشد . اکنون نیز روستاهای زیادی با این نام موجود هستند که به عنوان مثال می توان از « قمیش » ، « قمیشانه » ، « قمیش اصلان » و « قمیش حاجیان » و ... نام برد . سیاوش قمیشی کوچکترین فرزند خانواده ی خویش است و دارای دو برادر به نام های سیامک و سیروس و یک خواهر به نام سیمین می باشد . او نزدیک به 9 ماه بیشتر نداشت که خانواده اش تصمیم گرفتند راهی تهران شوند و به همراه این تغییر محل زندگی ، سیاوش قمیشی نیز توسط خانواده به تهران آورده شد . مادرش به آموختن موسیقی می پرداخت ، پیانو می نواخت و خانمی به نام اُلگا ( که تباری روس داشت ) به وی آموزش میداد . سیاوش که حدود 6 سال بیشتر نداشت از شنیدن صدای نواختن آنها لذت بسیاری می برد و در عین کودکی و با اینکه پایش به پدال های پیانو نمی رسید به پشت ساز مادرش ( پیانو ) می نشست و در عالم بچگی با پدال های آن بازی می کرد . در حین همین بازی ها و به همراه صداهائی که از این ساز خارج میشد احساس خوبی به وی دست میداد و همانجا بود که سیاوش به موسیقی علاقه ای ویژه پیدا کرد . خانواده ی سیاوش قمیشی که علاقه ی او را به موسیقی درک کرده بودند خانمی را برای تعلیم به وی استخدام کردند و او چهار سال زیر نظر این معلم به آموختن زیر و بم موسیقی پرداخت . بعدها گیتاری برایش تهیه کردند و سیاوش از ده سالگی ، شخصا و بدون این که معلمی داشته باشد به نواختن گیتار مشغول شد و در مدت کوتاهی توانست به آن مسلط شود . آن چه از دوران کودکی به نیکی باقی در ذهن سیاوش مانده نوروز ، ماهی قرمز و شمردن پول های عیدی است . کلاس هفتم و هشتم را در تهران و در مدرسه ی البرز به درس خواندن مشغول شد و در همان دوران با کوروش یغمائی صمیمیت فراوانی پیدا کرد . این دو در خلوت دوستانه ی شان به خواندن و نواختن می پرداختند و بعد ها نیز همکاری بیشتری با هم پیدا کردند . سیاوش قمیشی در سن 12سالگی به آن مرحله رسیده بود که می توانست هنر موسیقی اش را در مقابل عموم به نمایش بگذارد . به همین جهت به همراه بندی اجرای موسیقی را شروع کرد . بعد از یک سال چنان پیشرفت خوبی حاصل کرد که از سیزده سالگی در مُتل قو با ارکستری که مخصوص به خودش بود آهنگ های خواننده های معروف آن زمان ( مانند بیتلز و ... ) را می خواند و از این طریق کسب در آمد می نمود . آهنگ قایقران اولین تجریه ی آهنگ سازی سیاوش قمیشی در سن ( 14 سالگی ) بود ، آهنگی که توسط خواننده ای به نام ضیا خوانده شد . پدر سیاوش قمیشی با گرایش او به سمت موزسیقی مخالف بود و از اینکه پسرش چنین راهی را انتخاب کرده راضی به نظر نمی رسید . به همین علت سیاوش مجبور شد راهش را به تنهایی ادامه دهد و مسیر زندگیش را خودش انتخاب نماید . زمانی که سیاوش در ایران به موسیقی می پرداخت ، برادر و خواهرش در انگلستان به تحصیل مشغول بودند . داستان از این قرار است که وقتی برادرش در فصل تابستان برای دیدار خانواده به تهران آمد به سیاوش قمیشی پیشنهاد داد که همراه او به انگلستان برود و هنرش را در آنجا دنبال نماید . سیاوش نیز پیشنهاد وی را پذیرفت . این چنین شد که سیاوش قمیشی در سال 1959در حالی که هنوز به سن چهارده سالگی نرسیده بود با خوشحالی و شادمانی به نزد برادر و خواهرش در لندن رفت و در انگلستان سکنی گزید . به مدت یک سال در کنار برادرش زندگی کرد اما طرز فکر آنها زیاد با هم متناسب نبود ؛ ( سیاوش زیاد به کلاب می رفت و موزیک گوش میداد و این نوع زندگی مورد تائید برادر و خواهرش نبود ) . به علت همین عدم تفاهم بعد از مدتی از برادرش جدا شد و شخصا به زندگی پرداخت . در سال های 1961 تا 1962 ، حضور او در انگلستان مصادف با زایش گروه های معروف و قدرتمند موزیک مانند بیتلز بود که مسلما تاثیر شگرفی در رشد و شکوفایی هنر وی داشته است . دیپلمش را از high school ( دبیرستان ) در لندن گرفت و بعد از آن به royal academy of arts رفت و تحصیلش را در رشته ی classical jaaz ادامه داد . composition خواند و مدرک arrangment از royal academy of arts اخذ نمود . او با با اعضاء گروه هایی که کنسرت اجرا می کردند دوست بود و همین دوستی باعث شد که بعد از مدتی فعالیت خود را با یکی از همین گروه ها آغاز کند . داستان از این قرار بود که سیاوش ساز می نواخت و اعضا ارکستری که با او دست بودند از این موضوع اطلاع داشتند و وقتی گیتاریست یکی از همین ارکستر ها مریض شد و مدت ها بود که کسی را به عنوان جانشین وی پیدا نمی کردند از سیاوش قمیشی درخواست نمودند تا جایگزین وی شود و این چنین رسما پیشنهاد همکاری به او دادند . این همکاری بسیار خوب شروع شد و پایه گذاری مناسبی بود . سیاوش همکاری خود را به مدت سه سال با این ارکستر ( که insects نام داشـت ) ادامه داد و بعد از آن به مدت چهار سـال با گروهی به نام wingers به ادامه ی فعالیت پرداخـت و سرانجام خودش ارکستر مخصوص خودش را پایه گذاشت ؛ ارکستری که جز خودش باقی نوازنده های آن غیر ایرانی بودنـد . وظیفه ی سیاوش قمیشی در این بند خوانندگی بود و در عین حال به نواختن گیتار هم می پرداخت . بعد از مدتی کیبوردیستشان به دلایلی ارکستر را ترک کرد و سیاوش از آن موقع مسئولیت نواختن کیبورد را نیز پذیرفت و جای خالی کیبوردیستِ رفته را پُر کرد . زندگی سیاوش به همین شکل می گذشت . تا اینکه در سال 1971 یعنی نزدیک به 12 سال بعد و در سن بیست و پنج سالگی تصمیم گرفت محل زندگیش را به تهران تغییر دهد و عازم ایران شود . پس با این تصمیم راهی کشورش ایران شد . در این میان چندین بار به لندن رفت و برگشت . در همین حین همکاری بیشتری نیز با کوروش یغمائی پیدا کرد . بعد از ورود به ایران بندی به نام stars تشکیل داد و در آن گروه به بازخوانی آهنگ های خارجی پرداخت . بعد ها در کنار شهرام شب پره ، کامبیز معینی و همایون جلالی ، در گروهی به نام rebels به همکاری پرداخت . مسئولیت سیاوش قمیشی در این بند خواندن آهنگ های slow بود و شهرام شب پره آهنگ های تند را اجرا می نمود . در همین اثنا سیاوش با شرکت رنگارنگ همکاری نزدیکی پیدا کرد و برای این شرکت آهنگ می ساخت که « وارطان آوانسیان » آهنگ هایش را برای اجرا در اختیار خوانندگان مختلفی قرار میداد و چون سیاوش قمیشی قبل از خواندن آهنگش توسط خواننده ها ، خودش نیز آنها را اجرا می کرد ، به شدت مورد توجه آوانسیان قرار گرفت و این گونه شد که آوانسیان بعد از انقلاب مجموعه ی آثار سیاوش را به صورت مستقل منتشر کرد . سیاوش تا سن 34 سالگی در ایران بود تا اینکه انقلاب صورت گرفت و او نیز شرایط را برای ماندن محیا ندید به همین علت در سال 1978 به آمریکا رفت و در شهر لس آنجلس مشغول به زندگی شد . او در ایران با شخصی به نام « جمال نادر » آشنا شده بود که هر دو می نواختند و می خواندند و وقتی به لس آنجلس رفتند تصمیم گرفتند با همکاری هم آلبومی منتشر کنند . پس با همکای یکدیگر کار روی آلبوم « فرنگیس » را شروع و برای آماده شدنش یک سال و نیم وقت صرف نمودند و در نهایت توانستند در سال 1981 آن را روانه ی بازار نمایند . در آن دوران کمپانی خاصی برای پخش این آلبوم وجود نداشت به همین علت این آلبوم توسـط مردم کـپی و دسـت به دسـت می شد . اما بـعد ها توسـط چهـار کـمپانی : « آرت کو » ، « آواز » ، « ترانه » و « پارس ویدئو » منتشر شـد که با فـروش بسـیار خوبی نیز روبرو گردیـد . سیاوش قمیشی تاکـید می کند که ارائه ی آلبـوم « فرنگیس » تنها برای سرگرم شدن بوده و او قصد نداشته است تا با این آلبوم تبدیل به یک خواننده شود اما وقتی که در سال 1992 « مسعود فردمنش » به او پیشنهاد داد که کاری مشترک ارائه دهند و چندین شعر ( که بارز ترین آنها به گفته ی سیاوش پرنده های قفسی بود ) در اختیار سیاوش قرار داد انتشار آلبوم جدید را قبول کرد . به این ترتیب سیاوش قمیشی از سن 49 سالگی رسما خوانندگی را آغار نمود و آلبوم « حکایت » را منتشر ساخت که مورد توجه بسیار زیادی قرار گرفت . درخواست مردم و کمپانی ها بعد از آلبوم « حکایت » و استقبال پرشوری که از آن صورت گرفت ، باعث شد که او حرفه ی خوانندگی را ادامه دهد و علاوه بر آلبوم فرنگیس 13 آلبوم دیگر نیز روانه ی بازار موسیقی نماید که این آلبوم ها شامل : « خواب بارون » ، « حکایت » ، « تاک » ، « قصه گل و تگرگ » ، « شهر خورشید » ، « قصه امیر » ، « هوای خونه » ، « قاب شیشه ای » ، « شکوفه های کویری » ، « حادثه » ، « نقاب » ، « بی سرزمین تر از باد » ، « روزهای بی خاطره » هستند . سیاوش قمیشی خوانندگی را بسیار دیر شروع کرد و در یکی از مصاحبه هایش در این مورد گفت که زیاد از شغل خوانندگی یا لااقل در حد میکروفون بدست گرفتن و زنده اجرا کردن خوشش نمی آید ولی به خاطر طرفدارانی که منتظر شنیدن صدای وی هستند به ارائه ی کنسرت می پردازد . او زیاد به رفت و آمد با مردم لس آنجلس نمی پرداخت و در مورد این عدم رفت و آمد و دوری خویش از محیط لس آنجلس « گرفتاری ها » و تنها دلیلش را برای ماندن در لس آنجلس « انجام کارهایش » عنوان می کرد . بعد از آلبوم « نقاب » همه ی توجه ها به طرز ویژه ای به او معطوف شد ، به طور صعودی بر طرفدارانش افزوده گردید و کنسرت هایش رو به فزونی نهاد . سیاوش قمیشی 5 بار ازدواج کرده است و حاصل این ازدواج ها تنها یک فرزند از اولین همسر اوست . نام پسرش علیرضاست که در شیراز زندگی می کند و ظاهرا به خوانندگی هم می پردازد او بیش از 35 سال سن دارد . نام اولین همسر وی « وصال » می باشد . آخرین همسر سیاوش قمیشی « نازنین مرعشی » نام دارد که بیش از سی و پنج سال از وی کوچکتر است و حدودا بیست و پنج سال سن دارد . سیاوش قمیشی بعد از سال های طولانی ماندن در لس آنجلس ( در سال 1385 ) شمسی تصمیم گرفت آمریکا را به قصد اروپا ترک کند و راهی آلمان و ( تحقیقا ) در روستایی به نام akhen ساکن شود . او علت این تغییر مکان ناگهانی را دوری از محیط مسموم و ناجالب لس آنجلس و رسیدن به آرامش بیشتر عنوان کرد ! از گفته های او به نظر میرسد آخرین همسرش همراه او عازم اورپا نشد . در حال حاضر یکی از بردانش در مونترال ، دیگری در تهران و خواهرش در لس آنجلس زندگی می کنند . در میان خانواده ی او سه نفر به هنر روی آورده اند یکی بردار زاده اش « ژیان قمیشی » است . او در کانادا شو اجرا می کند . سیاوش موفق به دیدار وی نشده است و پدر او یعنی بردارش را نیز بسیار کم دیده است . دیگری پسرش علیرضاست که در ایران مشغول به خوانندگی است ولی به هیچ وجه مورد استقبال نیست و شخص دیگری به نام « برزا قمیشی » نیز وجود دارد که او هم بردار زاده اش است ، گیتار می نوازد ، راک ان رول می خواند و البته سیاوش قمیشی با او ملاقات داشته است . اصولا سیاوش قمیشی چندان ارتباط نزدیکی با خانواده ی خود ندارد . چندین سال پیش شایعه شده بود که او برای بازگشت به ایران به دولت جمهوری اسلامی نامه ای نوشته است اما بعد از مصاحبه ای این موضوع را تکذیب کرد و شرط خودش را برای بازگشت به ایران آزادی عمل برای انجام کارها و هم چنین کنسرت هایش عنوان نمود و بازگو کرد که از طرف دست اندرکاران پیشنهاداتی برای خواندن در جزیره ی کیش داشته است اما این پیشنهاد را رد کرده و از خواندن در آن جا صرف نظر کرده است . وی در یکی از مصاحبه هایش گفت که تا پنج سال آینده به خواندن ادامه خواهد داد و چون آهنگ ساز است باقی عمر خویش را از طریق آهنگ سازی امرار معاش خواهد نمود . سیاوش قمیشی علاقه دارد تا او را بیشتر به عنوان آهنگساز بشناسند تا خواننده . هر گاه شعر جدید ی به او میرسد و آهنگ زیبائی روی آن قرار می دهد بیشترین لذت را می برد و دوست دارد اگر آهنگساز نبود شاعر یا نقاش میشد . روزی چند ساعت موزیک گوش می دهد ، پیانو می زند و کتاب می خواند . علاقه ی زیادی به چائی بعد از ظهر ، نگهداری و پرورش گیاهان و همچنین گربه ی سیاهش موسول دارد . هیچ شخصی بالاتر از موسیقی او وجود ندارد و می تواند با موزیکش بدون هر شخصی به زندگی بپردازد . به گفته ی خودش او به هیچ وجه اهل تجملات نیست و بسیار کم از کروات استفاده می کند . آرزوی او بازگشت به ایران و بازدید از وطن خویش است .در صورتی که در مطلب فوق به عنوان زندگی نامه ی سیاوش قمیشی اشکالی مشاهده می کنید یا اطلاعاتی دارید که در آن ذکر نشده است در قسمت نظرات عنوان کنید تا آن را تصحیح و تبسیط کنیم .


daniyal بازدید : 23 پنجشنبه 28 دی 1391 نظرات (0)

زندگی نامه ی ابی:

ابراهيم حامدي (ابي) صدايي بي همتا در تاريخ موسيقي ايران ...
ابراهيم حامدي متخلص به "ابي" در ۲۹ خرداد سال ۱۳۲۸ در ميدان فوزيه تهران ديده به جهان گشود.
او در اوان نوجواني به استعدادهاي خويش در خواندن پي برد و شروع به خواندن در يک گروه دوستانه به نام سان بویز کرد و خواندن در باشگاهها و کاخ هاي جوانان را آغاز کرد و پس از چند سال ، در آغاز جواني اولين ترانه ي مستقل خود را اجرا کرد . اين اثر ترانه اي بود با نام "عطش" از ساخته هاي " استاد حسين واثقي "براي فيلمي با همين عنوان. "ابي" اين ترانه را با چنان قدرت و زيبايي اجرا کرد که توجه بسياري را به خود جلب کرد.
ابي به اين ترتيب پا به عرصه ي ترانه گذاشت و آغازگر سبکي تازه در ترانه نوين ايران شد. او با اتکا بر صداي توانمند و بي نظيرش پا به عرصه پر فراز و نشيب ترانه گذاشت. او از همان روزهاي اول و آثار نخستينش نشان داد که حرفهاي بسياري براي گفتن دارد و مي تواند تأثير به سزايي در شکل گيري ترانه نوين ايران که آن روزها چند سالي بيشتر از عمرش نمي گذشت داشته باشد.
دومين ترانه او ترانه اي بود اعتراضي به نام "چرا" ، با شعر "مسعود هوشمند" و آهنگ "استاد حسين واثقي " که به سبک و شيوه اي بسيار زيبا توسط او خوانده شد. اما سومين آهنگي که "ابي" اجرا کرد و به گفته خودش باعث معروفيت او شد ترانه اي به نام "شب" بود با "شعر "اردلان سرفراز" و آهنگ "منصور ايران نژاد " که در شوي "ميخک نقره اي" زنده ياد "فريدون فرخزاد" به گوش مردم رسيد. اين ترانه به خاطر شعر و موسيقي قوي و همچنين اجراي عالي خواننده بسيار مورد توجه قرار گرفت و همگان را به تحسين واداشت.
ابي در همين دوران با شهبال و شهرام شب پره آشنا شد و با ايشان شروع به همکاري در گروهي کرد که در آن روزگار يکي از بهترين گروههاي موسيقي در ايران بود. بله او مدتي با گروه بلک کتس همکاري کرد و شبهاي بسياري را در کاباره ي "کوچيني" به روي صحنه رفت و تجربه کسب کرد . اما پس از مدتي فعاليت خود را با اين گروه قطع کرد و کارش را به صورت مستقل و به تنهايي ادامه داد .
واين آغاز کار هنرمندي بود که فريادش تبديل به صداي در گلو خفه شده مردم ايران شد.

"ابي" کارش را با همين سبک و سياق ادامه داد ودر طول سالهاي پيش از انقلاب ده ها ترانه اجرا کرد. که اين ترانه ها در سالهای بعد از انقلاب در قالب چهار آلبوم منتشر شد . اين آلبومها به ترتيب "تپش" ، "نازي ناز کن" ،"شب زده" و"کوه يخ" نام داشت. او در اين چهار آلبوم آثاري جاويدان از بهترين ترانه سرايان و آهنگسازان ايران را اجرا کرد .
ابي همچنان در آن سالها بر روي تعداد زيادي از فيلمها ترانه خواند و سکانسهايي ماندگار از تلفيق هنر کارگردانان ، بازيگران و صداي "ابي" ساخته شد.
از جمله فيلمهايي که "ابي" براي آنها ترانه خواند مي توان به فيلمهاي : عطش ، هياهو ، تپش ، کندو ، ذبيح ، قاصدک ، بت شکن ، گل هاي کاغذي ، شب زخمي ، خاکستري ، باغ بلور ، تهمت ، بر فراز آسمانها و بوي گندم اشاره نمود. همچنين او در زمينه بازيگري هم يک بار خود را آزمود و در فيلم "بوي گندم" ايفاي نقش کرد .
"ابي" دو سال پيش از انقلاب براي اجراي يک سري کنسرت در آمريکا از ايران خارج و به دليل شکل گرفتن انقلاب در ايران در آمريکا ماندگار شد .

ابراهيم حامدي در سالهاي سخت و سنگين غربت نيز قدمي از راه خود پا پس نکشيد و خود را در بازار غير مسيول "لوس آنجلس" رها نکرد و با سختي زياد به انجام کار درست با ترانه سرايان و آهنگسازان مسيول و نام آشنا ادامه داد. او در طول سالهاي غربت تا به امروز دوازده آلبوم منتشر کرده است که به ترتيب انتشار عبارتند از : با تو ، غريبه ، خليج ، ستاره دنباله دار ، معلم بد ، اتل متل ، ستاره هاي سربي ، عطر تو ، پير ، تاج ترانه ، طلوع کن ، شب نيلوفری و حسرت پرواز.
" ابي" در تمامي اين سالها چه قبل و چه بعد از انقلاب و از همان کارهای آغازين خود و در طول سالهای غربت هيچگاه مسيوليت خود را نسبت به ايران و وضعيت مردم آن فراموش نکرده است و هميشه ترانه هاي ملي و ميهني و ترانه هاي معترض را در کنار ترانه هاي عاشقانه اجرا کرده و به سمع دوستداران صدايش رسانده است . ترانه هايي چون : چرا ، شب ، پاينده باد ايران ، روستايی ، هم غصه ، پير ، خليج فارس ، گل سرخ ، خانه سرخ ، خورشيد بي حجاب ، نون و پنير و سبزي ، اتل متل ، معلم بد ، طلوع کن ، هلا ، درخت ، سياه پوشها و چندين و چند ترانه ديگر از اين دست. او با انتخاب و اجراي اين آثار نشان داده که نسبت به مردم و ميهنش چه احساس ناب و خالصي دارد و اوج اين احساس را در ترانه "خليج فارس" که بي شک يکي از زيباترين آثار خلق شده در تاريخ ترانه نوين ايران مي باشد مشاهده مي کنيم ترانه اي که در زمان اجرايش توسط "ابي" اشک لذت و غرور و ميهن پرستي را بر ديگان هر ايراني جاري مي سازد .

ابي در اجراي کنسرت نيز به موفقيتهاي بسياري دست يافته و درهاي سالنهاي بزرگ و مشهور در جهان را به روي ايرانيان باز کرده و با اتکا بر توان بالاي صدايش در اجراهاي زنده و همچنين ترانه هاي خاطره ساز و محبوبش سالانه هزاران ايراني را در اين سالنها در اقصي نقاط جهان گرد هم مي آورد و برايشان از "عشق" مي خواند .

از جمله سالنهای نامداری که ابی در آنان برنامه اجرا کرده مي توان به اين سالنها اشاره کرد :
يونيورسال آمفي تياتر (لوس آنجلس) ، شراين آدوتوريوم (محل برگزاري مراسم اسکار) ، گريک تياتر (لوس آنجلس) ، کندي سنتر (واشنگتن) ، اپراي سيدني (همراه با ارکستر سمفوني سيدني ) ، سالن سلطنتي نوبل (استکهلم ) ، کويين آمفي تياتر (ونکوور) ، گلوين (سالن بين المللي سويد ) ، فيلارمونيک برلن (برلين) ، گلف دبي (سالن بين المللي دبي) ، اويشن کلاب (سالن بين المللي دبي ) ، کنسرت هاوس (يوتبور) و ...
"ابي" در تمام دوران هنري اش با بهترين ترانه سرايان و آهنگسازان ايران همکاري داشته و بهترين آثار آنان را اجرا نموده است. شايد از اصلي ترين دلايل موفقيت او و ماندگار شدن آثار او در طول بيش از سي سال همين همکاري هاست ، که حاصلش خلق ترانه هايي ماندگار در ترانه نوين ايران مي باشد . از جمله بزرگاني که "ابي" با آنها همکاري داشته است مي توان به ترانه سراياني چون : ايرج جنتي عطايي ، اردلان سرفراز ، شهيار قنبري ، ليلا کسري(هديه) ، منصور تهراني ، زويا زاکاريان ، هما مير افشار و غيره اشاره کرد و از آهنگسازاني چون زنده ياد واروژان ، بابک بيات ، فريد زلاند ، سياوش قميشی ، محمد شمس ، اسفنديار منفرد زاده و غيره نام برد که به گفته ی خودش و سایر دوستان البوم ستاره های سربی اثر قوی از اوست که ساخته و پرداخته ی استاد سیاوش قمیشی است .

daniyal بازدید : 115 پنجشنبه 28 دی 1391 نظرات (1)

سلام تعدادی از عکس های خواننده ی محبوب ایرانی گوگوش رو گذاشتم نظر بدید

daniyal بازدید : 86 پنجشنبه 28 دی 1391 نظرات (0)

سلام تعدادی از عکس های خواننده ی محبوب ایرانی گوگوش رو گذاشتم نظر بدید

daniyal بازدید : 18 پنجشنبه 28 دی 1391 نظرات (1)

مطالبی در مورد خواننده محبوبم یاس

بی شک یاس یکی از

بهترین رپ خوان های بزرگ است که من در ایران میشناسم...کسی که سختی زیادی در زندگی متحمل

شده ولی توانسته با تلاش بسیار به جایگاه قابل توجهی دست پیدا کند

صدای زیبای یاس با آن حس شور و هیبت خاصی که داراست ...نکس های زیبا و پر معنی و تاثیر گذارش

اخلاق والای یاس تعهد او به ایران ،مشکلات جامعه و مردم ،همدردی با انسانهای آسیب دیده و امید به

 آنها از جمله نکاتیست که مرا جذب این خواننده رپ فارسی کرده امیدوارم که مسعولین از این خواننده

محبوب حمایت کنندکه واقعا سرمایه بزرگی برای ایران است و من به عنوان یک جوان ایرانی به این عزیز

 افتخار میکنم

daniyal بازدید : 41 سه شنبه 26 دی 1391 نظرات (0)
شادمهر عقيلی متولد هفتم بهمن ماه 1351 خیابان جیهون است شماره شناسنامه اش 8601 صادره از تهران است.او در یک خانواده ی شش نفره بدنیا آمده و فرزند آخر خانواده است.دو برادرش در جنگ به شهادت رسیدند و پدرش که اهل طالقان بود در دوران نوجوانی شادمهر به دلیل بیماری سرطان درگذشت.از کودکی با دیدن سازهای موسیقی به این رشته ی هنری علاقه مند شد شادمهر از همان دوران به کارهای سخت و مشکل علاقه ي زيادي داشت .از 10 سالگی ویلن را به عنوان ساز اصلی انتخاب کرد و از همان آغاز فعالیت موسیقی عشق و علاقه خاصی به نوازندگی و ساخت آهنگ داشت.و زیاد به سمت و سوی خوانندگی نمی رفت.مدتها در ستارخان منطقه شهرآرا ساکن بودند و بعد به جردن نقل مکان کردند بعد از اتمام مقطع راهنمایی به هنرستان موسیقی رفت و در سال 67 از هنرستان موسیقی به اتفاق یک گروه به واحد موسیقی صدا و سیما رفت.فواد حجازی هم جزء آن گروه بود.در همانجا بود که با خشایار اعتمادی و علیرضا عصار آشنا شد.اولین ترانه ای که خواند((معبود))بود و ((بهار من))اولین کاست مستقل او.هیچ گاه نتوانست در ایران مجوز کنسرت بگیرد اما فروش کاست ((دهاتی))او بسیار بالا بود.خودش تا زمانی که از ایران برود از میان ترانه هایی که خوانده بود((هزار و یکشب)) ((یاس))و((دلخوشی)) را بیشتر دوست داشت و ترانه((آدم فروش))او را نیلوفر لاری پور و فرزاد حسنی سروده اند.هم اکنون او يكي از محبوب ترین خواننده هاي موسیقی پاپ به شمار ميرود.شادمهر به شمال کشور علاقه خاصی دارد. او بسیار محتاط و محافظه کار است وی بعد از انقلاب اولین خواننده ای بود که در سینما هم به عنوان بازیگر حضور پیدا کرد.تا قبل از اینکه بازیگر شود شاید ماهی یکبار به سینما می رفت و معتقد بود بازیگری کار دشواری نیست. می گویند برای بازی در فیلم ((شب برهنه)) سعید سهیلی حدود 20 میلیون تومان دستمزد گرفت.هرگز در زمینه موسیقی از استادی بهره نگرفت بیش از اندازه به مادرش علاقه دارد و خیلی اصرار داشت که مادر با او به آن سوی مرزها برود اما مادرش نپذیرفت.شادمهر ورزش را دوست دارد و در عرصه ورزشهای اسکی روی آب و شمشیربازی مدتها فعالیت می کرد.جودو و تکواندو هم مدتی ورزش حرفه ای او به شمار میرفتند.در دوران مدرسه هم مرتب فوتبال بازی می کرد و تا قبل از رفتن عضو ثابت تیم فوتبال هنرمندان بود.برادرزاده اش هومن هم خواننده است چندي پيش با عرشیا خواننده موسیقی پاپ رابطه اش شكر آب شد و می گویند آدم فروش را برای او خوانده. اردیبهشت سال 80 شادمهر تصمیم گرفت از ایران به کانادا برودو به دلیل اینکه نواختن اکثر سازها رااز سنتو و گیتار گرفته تا پیانو و ویلن و ...را بلد است توانست جایگاه ویژه ای در موسیقی ایران چه در اینجا و چه در خارج بدست آورد ولی همیشه میگوید که روزی برمیگردد و دلش برای ایران خیلی تنگ شده است.بعد از رفتنش شایعات زیادی درباره او گفته شد.از جمله اینکه زندانی شده-به بیماری روانی دچارگشته و...ولی همه اینها شایعه ای بیش او بعد از مدتی اقامت در کانادا کلاسهای آموزش گیتار و ویلن راه انداخت و اواسط سال 82 توانست یک آپارتمان در کانادا بخرد و با اجاره نشینی خداحافظی کندو آخرین جمله ای که در این زندگی نامه میتوان از شادمهر گفت این است که در سال 80 ((جان واردادرسن))خبرنگار بخش خارجی واشنگتن پست پس از دیدار از ایران مطلبی نوشت که با این جمله آغاز می شد:ایران اسلحه جدیدی در مقابل غرب به کار گرفته است "شادمهر عقیلی".البته این حرف خبرنگار خارجی بیش از حد اغراق آمیز است ولی نمیتوان گفت که خیلی هم از حقیقت به دور است.

daniyal بازدید : 26 سه شنبه 26 دی 1391 نظرات (0)
زندگی نامه ی مایکل جکسون زندگی نامه ی مایکل جکسون: مایکل جوزف جکسون (زادهٔ ۲۹ اوت ۱۹۵۸، درگذشتهٔ ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹) موسیقیدان، بازرگان، خواننده، ترانه نويس، رقصنده، بازيگر، طراح رقص، شاعر و فعال حقوق بشر آمریکایی و موفق‌ترین سرگرمی ساز به شمار می‌آید.او هفتمین فرزند خانوادهٔ معروف جکسون است و فعالیت حرفه‌ای خود را در عرصهٔ موسیقی هاپ، پاپ و آر اند بی معاصر را تحت تاثیر قرار داده‌است.نام جکسون به عنوان خیر خواه‌ترین هنرماز سن ۶ سالگی (۱۳۴۳ ه.ش) و به عنوان یکی از اعضای گروه جکسون فایو آغاز نمود و در حالی که هنوز عضوی از گروه بود، در سال ۱۹۷۱ (۱۳۵۰ ه.ش) کار خود را به عنوان یک تک‌خوان شروع کرد. او را «سلطان پاپ» می‌نامند. آلبوم «تریلر» او که در سال ۱۹۸۲ (۱۳۶۱ ه.ش) منتشر شد، پرفروش‌ترین آلبوم موسیقی جهان است. علاوه بر آن ۴ آلبوم دیگر استودیویی او جزء پرفروش‌ترین آلبوم‌های موسیقی جهان هستند: «غیر معمول» (۱۳۵۸)، «بـد» (۱۳۶۶)، «خطرناک» (۱۳۷۰)، «تاریخ» (۱۳۷۴).[در دههٔ هشتاد میلادی، او به عنوان برترین نماد موسیقی از طرف جرج هربرت واکر بوش و اولین سرگرمی ساز آمریکایی-آفریقایی‌تبار شناخته شد که موج قدرتمند و ساختار شکن عمیقی را بنیانگذاری نمود. آغاز این موج از شبکهٔ ام‌تی‌وی بود. محبوبیت موزیک ویدئوهای او مانند «بیلی جین»، «بزن به چاک» و «تریلر»، باعث تحول ساختار موزیک ویدئو به صورت یک ساختار هنری و ابزار تبلیغاتی شد و شبکهٔ تازه تاسیس ام‌تی‌وی را به شهرت رساند. جکسون با اجراهای روی صحنه و موزیک ویدیوهایش، حرکات تکنیکی پیچیدهٔ رقص، مانند روبات و مون‌واک را به شهرت رساند. شیوهٔ منحصر به فرد او در موسیقی و سبک رقص و آوازش، تعداد بیشماری از هنرمندان هیپ ند در کتاب رکوردهای جهانی گینس ثبت شده‌است. او ۳ بار نامزد دریافت جایزهٔ صلح نوبل بوده و همچنین توسط بنیاد و تک آهنگ‌های خیریهٔ خود، و پشتیبانی از ۳۹ جنبش خیرخواهانه، رقمی بالغ بر ۵۰ میلیارد دلار برای اهداف خیریه وقف و یا جمع آوری کرد.[۳] با این وجود ابعاد دیگر زندگی شخصی او، همچون ظاهر در حال تغییر و رفتارش، سبب ایجاد جنجال‌های غرض ورزانه‌ای شد که به چهرهٔ مردمی او صدمه زد. او در سال ۱۹۹۳ متهم به سوء استفادهٔ جنسی از کودکان شد. هیچ شواهدی بر علیه جکسون موجود نبود. این شکایت و دادگاه به کار وی لطمه زد. سرانجام تیم مشاوران و وکلای جکسون تصمیم گرفتند که به پیشنهاد توافق مالی خارج از دادگاه جواب مثبت دهند. پس از آن او دوبار ازدواج کرد، پدر سه فرزند شد و تمام این‌ها جنجال بیشتری ایجاد نمود. در سال ۲۰۰۵ جکسون به دلیل اتهامات بیشتری مربوط به سوء استفادهٔ جنسی و چند اتهام دیگر متهم و سپس تبرئه شد.در ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹ (‎۴ تیر ۱۳۸۸)، جکسون بر اثر ایست قلبی در سن ۵۰ سالگی درگذشت.[۴] مرگ او توسط پزشکی قانونی لس آنجلس، «قتل» معرفی شد. در آن زمان او در حال آماده شدن و تمرین برای یک مجموعه ۵۰ تایی از کنسرت‌ها به نام «این است» که قرار بود در لندن برگزار شود، بود. درگذشت او باعث غلیان و خروش ناگهانی احساسات جهانی و لبریز سوگ فراوانی در سراسر دنیا شد. مراسم یاد بود جهانی او که در سراسر دنیا تحت پوشش قرار گرفت توسط یک میلیارد انسان از سراسر دنیا نظاره شد. باراک اوباما نیز این مراسم را به صورت زنده تماشا کرده‌است. در مارس ۲۰۱۰، قراردادی رکورد شکن به ارزش ۲۵۰ میلیون دلار، توسط شرکت سونی بین شرکت و بنیاد جکسون به امضا رسید. طبق این قرارداد حق پخش آثار او تا سال ۲۰۱۷ برای سونی افزایش یافته و انتشار ۷ آلبوم جدید در طی ده سال در فهرست انتشار قرار گرفته است.او جزو تعداد معدودی از هنرمندان است که برای بار دوم به تالار مشاهیر راک اند رول راه یافته‌است. از دستاوردهای دیگر او می‌توان به ثبت رکوردهای بی‌شمار در فهرست «رکوردهای جهانی گینس»، از جمله عنوان «موفق‌ترین سرگرمی‌ساز تاریخ و جهان»، ۱۸ جایزهٔ گرمی (شامل جایزه‌ی «اسطوره گرمی» که تعداد انگشت شماری از هنرمندان آن را دریافت کرده‌اند و جایزه‌ی «یک عمر موفقیت هنری») ، دارا بودن ۱۳ تک آهنگ شمارهٔ یک -به عنوان تک‌خوان و بیشتر از هر هنرمند مرد دیگری از زمان پایه گذاری جدول صد اثر برتر-، ۲۶ جایزه‌ی جوایز موسیقی آمریکا -بیشتر از هر هنرمند دیگری- شامل «هنرمند قرن» و فروش بین ۷۵۰ میلیون تا ۱ میلیارد نسخه از آثارش در سراسر جهان اشاره کرد. در صنعت موسیقی جایزه‌ای نمانده که جکسون به خانه نبرده باشد. تعداد جوایز جکسون در طول عمرش به ۳۹۲ عدد می‌رسد. هیچ کس به اندازهٔ او نتوانسته این مقدار جایزه را دریافت کند.همچنین او یک تاجر بسیار زیرک است. بسیاری او را یک نابغه در تجارت توصیف کرده‌اند و هیچ هنرمندی از نظر وسعت توانایی کنترل امور مالی و تجاری با او قابل مقایسه نیست. ۵۰ درصد انتشارات سونی/ای‌تی‌وی متعلق به جکسون است. انتشاراتی که به گفته‌ی تحلیل گران میلیاردها دلار ارزش دارد. این انتشارات هم‌اکنون دومین کمپانی قدرتمند حق نشر موسیقی در جهان است که حق انتشار بیش از ۷۵۰ هزار ترانه از هنرمندانی همچون الویس پریسلی، لیدی گاگا، امینم، انریکه ایگلسیاس، شکیرا، ایکان، تیلور سویفت، بیانسه و بیتلز‌ در آن قرار دارد.تقریبا چهار دهه‌ است که کنکاش‌های بسیار موشکافانه در زندگی خصوصی جکسون همراه با دوران فعالیت درخشانش، او را جزئی از فرهنگ عامهٔ مردم جهان کرده‌است. او بعد از حضرت مسیح(ع) مشهورترین انسانی است که در جهان زندگی کرده‌است.خانهٔ دوران کودکی جکسون در شهر گری، ایالت ایندیانامایکل جوزف جکسون در تاریخ ۲۹ آگوست ۱۹۵۸، در شهر گری در ایالت ایندیانا (شهرکی صنعتی در نزدیکی شهر شیکاگو، ایلینویز) در خانواده‌ای از طبقهٔ کارگر متولد شد.او پسر جوزف والتر جو و کاترین اسکروز استر، هفتمین فرزند از ده فرزند بود. خواهران و برادران او ربی، جکی، تیتو، جرمین، لاتویا، مارلون، رندی و جنت هستند. جوزف جکسون در استخدام معدن آهن بود ولی اغلب با برادرش لوتر در یک گروه موسیقی آر اند بی به نام فالکونز به اجرا می‌پرداخت. مادر مذهبی جکسون، فرزندانش را با باورهای شاهدان یهوه (فرقه‌ای مسیحی) تربیت کرد.جکسون از اوایل دوران خردسالی مورد رفتار تند پدرش قرار داشت. او کار بی وقفه، شلاق و کلمات رکیک را تحمل می‌کرد. این سوء استفاده‌ها، زندگی او را در بزرگسالی تحت شعاع قرار داد. در نتیجهٔ یک جر و بحث که بعدها برادرش مارلون به آن اشاره کرد جوزف، مایکل را از یک پا، سر و ته در هوا نگه داشت و بارها و بارها با مشت به کمر و پشت او کوبید.[۸] جوزف اغلب مچ گیری می‌کرد و یا فرزندان پسر را به دیوار فشار می‌داد. یک شب وقتی جکسون خواب بود، پدرش جوزف از بیرون خود را به پنجرهٔ اتاق خواب او رساند و در حالی که ماسک ترسناکی بر چهره داشت با جیغ و فریاد وارد اتاق شد.[۸] جوزف گفت که می‌خواسته به فرزندانش یاد بدهد که هنگام خواب پنجرهٔ اتاق خوابشان را باز نگذارند. اما تا سال‌ها بعد از آن، کابوسهای دزدیده شدن از اتاق خواب، جکسون را رها نکرد.جکسون در مصاحبه‌ای با اپرا وینفری در سال ۱۹۹۳، برای اولین بار آشکارا در باره ی دوران کودکی‌اش سخن گفت. او گفت که در کودکی اغلب از تنهایی می‌گریست و گاهی اوقات با دیدن پدرش بیمار می‌شد یا حالت تهوع به او دست می‌داد. در مصاحبهٔ بسیار معروف دیگری به نام زندگی با مایکل جکسون در سال ۲۰۰۳، او در حالی که درباره ی کتک خوردن دوران کودکی‌اش صحبت می‌کرد چهرهٔ خود را با دست‌هایش پوشاند و گریست. او با یاد آوری پدرش که با کمربندی در دست روی صندلی می‌نشست و او و برادرانش را تمرین می‌داد، گفت : «اگه کارتو درست انجام نمی‌دادی، اون اشکتو در می‌آورد، واقعاً حالتو می‌گرفت.»جکسون خیلی زود استعدادش را در موسیقی بروز داد، او در سن پنج سالگی در حضور همکلاسی‌ها و حضار دیگر به مناسبت کریسمس اجرا می‌کرد. در سال ۱۹۶۴ جکسون و مارلون به عنوان نوازندگان پس زمینه، با نواختن کونگا و تمبورین، به گروه برادران جکسون (گروهی که توسط برادرانش جکی، تیتو و جرمین تشکیل شده بود) پیوستند. پس از آن جکسون شروع به خواندن در پس زمینه و رقصیدن کرد؛ در سن هشت سالگی، او و جرمین در جایگاه خواننده‌های اصلی گروه قرار گرفتند و نام گروه را به جکسون ۵ تغییر دادند.گروه از ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۸ در سطح وسیعی از منطقهٔ ایالت‌های غرب میانه آمریکا (به انگلیسی: Midwest) به اجرای برنامه پرداخت. گروه مکرراً در کلوب‌های شبانهٔ سیاهپوستان و کلوپ‌های کوچکی که چیتلین سرکت (به انگلیسی: chitlin' circuit) نامیده می‌شدند به اجرا پرداخت، جایی که برنامهٔ آن‌ها اغلب مقدمه‌ای برای شروع استریپ تیزها و نمایش‌های مربوط به بزرگسالان بود. در سال ۱۹۶۶، آن‌ها در مسابقهٔ استعدادهای مهم محلی، به رهبری مایکل با اجرای آهنگ‌های برتر موتاون و آهنگ «تو رو به دست آوردم-حس خوبی دارم» اثر جیمز براون، به مقام اول دست یافتند.جکسون فایو در سال ۱۹۶۷ چندین آهنگ از جمله «پسر بزرگ»را برای شرکت نشر استیل تاون ضبط کرد و در سال ۱۹۶۸ با موتاون رکوردز قرارداد بست.بعدها مجلهٔ رولینگ استون مایکل جوان را «یک نابغه با استعدادهای احاطه گر در موسیقی» توصیف نمود و اشاره کرد که بعد از اینکه مایکل با برادرانش شروع به خواندن و رقصیدن کرد به سرعت به عنوان ستون اصلی گروه و خوانندهٔ رهبر ظاهر شد. با وجود اینکه مایکل با صدای زیر یک کودک می‌خواند، اما مثل یک رقصندهٔ بزرگسال حرفه‌ای می‌رقصید و سبک خواندنش انعکاسی از سبک موسیقی آر اند بی و گوسپل و همچنین هنرمندانی چون سم کوک، جیمز براون، ری چارلز و استیوی واندر بود.گروه با چهار تک‌آهنگ اولش : «می خواهم برگردی»، «عشقی که حفظ می‌کنی»[۱۵]، «اِی بی سی»[ «آنجا خواهم بود»؛ که در جدول ۱۰۰ آهنگ برتر شمارهٔ یک شدند؛ رکوردی برای خود ثبت کرد. در سال‌های اول حضور جکسون فایو در موتاون، روابط عمومی این شرکت ادعا نمود که جکسون ۹ ساله‌است (دو سال کوچکتر از سن واقعی‌اش) تا در نظر مخاطب عام، با مزه‌تر جلوه کند و مردم با او بهتر ارتباط برقرار کنند. جکسون از سال ۱۹۷۲ در کل چهار آلبوم استودیویی سولو (انفرادی) با موتاون منتشر کرد، که «باید آنجا باشم»[۱۸] و «بن» در میان آن‌ها هستند. این کارها به عنوان قسمتی از قرارداد جکسون فایو با موتاون منتشر شدند http://up.333.ir/images/jytrkeffphhvbqlpnud.png

تعداد صفحات : 4

درباره ما
Profile Pic
باسلام شما دراین سایت می توانید مطالب دلخوه درمورد خواننده ی موردعلاقه ی خود بدانید باتشکر مدیرسایت daniyal
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 39
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 23
  • بازدید سال : 151
  • بازدید کلی : 3,529